آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Christen

ˈkrɪsn ˈkrɪsn

معنی christen | جمله با christen

noun verb - transitive

نام‌گذاری کردن (هنگام تعمید)، تعمید دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They christened him "John."

او را جان نامیدند.

The new ship was christened "Tiger."

(کشتی) ناو جدید «پلنگ» نام‌گذاری شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The new hall was christened with a lecture and folkloric dances.

تالار جدید با یک خطابه و رقص‌های محلی افتتاح شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد christen

ارجاع به لغت christen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «christen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/christen

لغات نزدیک christen

پیشنهاد بهبود معانی