گذشتهی ساده:
dedicatedشکل سوم:
dedicatedسومشخص مفرد:
dedicatesوجه وصفی حال:
dedicatingاختصاص دادن، صرف کردن، فدا کردن، متعهد شدن، وقف کردن
He dedicated his life to the service of God.
او عمر خود را وقف خدمت خدا کرد.
She decided to dedicate her time to helping the homeless.
او تصمیم گرفت وقت خود را صرف کمک به بیخانمانها کند.
تقدیم کردن، اهدا کردن، پیشکش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He dedicated his book to his wife.
او کتاب خود را به همسرش تقدیم کرد.
He dedicated the performance to the victims of the earthquake.
او این اجرا را به قربانیان زلزله اهدا کرد.
گشایش کردن، افتتاح کردن، تخصیص دادن، وقف کردن
The building will be formally dedicated on Sunday.
ساختمان روز یکشنبه رسما گشایش خواهد یافت.
A large crowd attended the ceremony to dedicate the new church.
جمعیت زیادی در مراسم افتتاح کلیسای جدید شرکت کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dedicate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dedicate