با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dedicate

ˈdedɪkeɪt ˈdedɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dedicated
  • شکل سوم:

    dedicated
  • سوم‌شخص مفرد:

    dedicates
  • وجه وصفی حال:

    dedicating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adjective C1
اهدا کردن، اختصاص دادن، وقف کردن، پیشکش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He dedicated his life to the service of God.
- او عمر خود را وقف خدمت خدا کرد.
- He dedicated his book to his wife.
- او کتاب خود را به همسرش تقدیم کرد.
- The building will be formally dedicated on Sunday.
- ساختمان روز یکشنبه رسما گشایش خواهد یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dedicate

  1. verb donate, set aside for special use
    Synonyms: address, allot, apply, apportion, appropriate, assign, commit, consign, devote, give, give over to, inscribe, offer, pledge, restrict, surrender
    Antonyms: misapply, misuse, steal, take
  2. verb sanctify
    Synonyms: anoint, bless, consecrate, hallow, set apart
    Antonyms: alienate, desecrate, misuse

ارجاع به لغت dedicate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dedicate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dedicate

لغات نزدیک dedicate

پیشنهاد بهبود معانی