با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Steal

stiːl stiːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stole
  • شکل سوم:

    stolen
  • سوم‌شخص مفرد:

    steals
  • وجه وصفی حال:

    stealing
  • شکل جمع:

    steals

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive A2
دستبرد زدن، دزدیدن، به سرقت بردن، ربودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- My pen was stolen.
- قلم مرا دزدیدند.
- Somebody stole Ahmad's bicycle.
- یک نفر دوچرخه‌ی احمد را دزدید.
- Unauthorized copying of audio tapes is a form of stealing.
- کپی‌کردن غیرمجاز نوار صوتی نوعی دزدی است.
- He stole a glance at the pretty girls.
- یواشکی به دخترهای خوشگل نظر انداخت.
- When the child fell asleep, I stole out of the room.
- وقتی که بچه به خواب رفت آهسته از اتاق بیرون رفتم.
noun countable
دزدی، سرقت، مفت و مجانی
- at $ 5 this shirt was a steal!
- این پیراهن به قیمت 5 دلار مفت بود!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد steal

  1. verb take something without permission
    Synonyms: abduct, appropriate, blackmail, burglarize, carry off, cheat, cozen, defraud, despoil, divert, embezzle, heist, hold for ransom, hold up, housebreak, keep, kidnap, lift, loot, make off with, misappropriate, peculate, pilfer, pillage, pinch, pirate, plagiarize, plunder, poach, purloin, ransack, remove, rifle, rip off, run off with, sack, shoplift, snitch, spirit away, stick up, strip, swindle, swipe, take, take possession of, thieve, walk off with, withdraw
    Antonyms: give, receive
  2. verb sneak around
    Synonyms: creep, flit, glide, go stealthily, insinuate, lurk, pass quietly, skulk, slide, slink, slip, snake, tiptoe

Collocations

Idioms

  • steal a march on

    (بدون جلب توجه) پیشروی کردن

    با سرعت‌عمل ابتکار عملیات را به دست گرفتن یا موقعیت خود را بهتر کردن

  • steal someone's thunder

    ربودن منافع دیگران، بخشی از اثر یا شهرت کار دیگران را نصیب خود کردن، استفاده از منفعت دیگران برای خود

  • steal the show

    (در نمایش و غیره - سایر بازیگران را) تحت‌الشعاع قرار دادن

    (به‌ویژه در تئاتر) خود را مرکز توجه تماشاچیان کردن، دیگر بازیگران را تحت‌الشعاع قرار دادن

ارجاع به لغت steal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/steal

لغات نزدیک steal

پیشنهاد بهبود معانی