۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Flit

flɪt flɪt flɪt

گذشته‌ی ساده:

flitted

شکل سوم:

flitted

سوم‌شخص مفرد:

flits

وجه وصفی حال:

flitting

شکل جمع:

flits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

تندرفتن، نقل مکان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Memories of the war flitted through his mind.

خاطرات جنگ به فکرش خطور کرد.

The wind was blowing and the clouds were flitting across the sky.

باد می‌وزید و ابرها به‌سرعت آسمان را می‌پیمودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Butterflies were flitting about the garden.

پروانه‌ها در اطراف باغ پرواز می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flit

  1. verb flutter, move rapidly
    Synonyms:
    fly run hurry rush pass dart dance speed float hover whisk sweep flash zip wing scud skim fleet flicker sail whiz

سوال‌های رایج flit

گذشته‌ی ساده flit چی میشه؟

گذشته‌ی ساده flit در زبان انگلیسی flitted است.

شکل سوم flit چی میشه؟

شکل سوم flit در زبان انگلیسی flitted است.

شکل جمع flit چی میشه؟

شکل جمع flit در زبان انگلیسی flits است.

وجه وصفی حال flit چی میشه؟

وجه وصفی حال flit در زبان انگلیسی flitting است.

سوم‌شخص مفرد flit چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد flit در زبان انگلیسی flits است.

ارجاع به لغت flit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flit

لغات نزدیک flit

پیشنهاد بهبود معانی