فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Teenage

ˈtiːneɪdʒ ˈtiːneɪdʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

میان سن سیزده و نوزده، نوجوانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

during Mina's teenage years

در سال‌های نوجوانی مینا

adjective

وابسته به نوجوانی یا نوجوانان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

teenage boys

پسران نوجوان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teenage

  1. adjective being of the age 13 through 19
    Synonyms:
    teen teenaged adolescent youthful immature

ارجاع به لغت teenage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teenage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teenage

لغات نزدیک teenage

پیشنهاد بهبود معانی