فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dance

dæns dɑːns

گذشته‌ی ساده:

danced

شکل سوم:

danced

سوم‌شخص مفرد:

dances

وجه وصفی حال:

dancing

شکل جمع:

dances

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive A1

رقصیدن، رقص ... کردن، ... رقصیدن (سالسا و تانگو و غیره)، به رقص درآوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

She loves to dance salsa with her.

عاشق سالسا رقصیدن با اوست.

He danced me.

من را به رقص درآورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We used to dance together every Saturday.

هر شنبه با هم می‌رقصیدیم.

The winners danced along in the streets.

برندگان در خیابان رقصیدند.

verb - intransitive

ادبی به رقص درآمدن (برگ و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Cedars are dancing in the garden and ...

سرو در باغ به رقص آمده و ...

The fireflies danced in the twilight.

کرم شب تاب در گرگ‌ومیش به رقص درآمد.

noun countable uncountable B1

رقص

dance and music

رقص و موسیقی

The dance at the wedding was beautiful.

رقص عروسی زیبا بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the salsa dance class

کلاس رقص سالسا

noun countable B1

موسیقی آهنگ رقص

The dance at the wedding was a mix of pop and hip-hop music.

آهنگ رقص در عروسی ترکیبی از موسیقی پاپ و هیپ‌هاپ بود.

Can you recommend any good dance for a party playlist?

آیا می‌توانید آهنگ رقص خوبی برای لیست پخش مهمانی معرفی کنید؟

noun countable A2

مجلس رقص

We are invited to a dance.

ما را به مجلس رقص دعوت کرده‌اند.

The school's annual dance is always a popular event among students.

مجلس رقص سالانه‌ی مدرسه همیشه رویداد محبوبی در بین دانش‌آموزان است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dance

  1. noun moving feet and body to music
    Synonyms:
    boogie rock swing jive hop jump spin step sway whirl waltz tango samba disco tap prance skip frolic caper strut trip cavort flit promenade foxtrot hustle jitterbug Charleston conga rhumba shimmy boogie down get down hoof it foot it cut a rug jig tread two-step one-step leap bunny hop rock ‘n’ roll trip the light fantastic
  1. noun party for moving to music
    Synonyms:
    social party ball hop prom disco mingle formal jump shindig sock hop promenade masquerade hoedown brawl

Collocations

dance floor

بخشی از رستوران و غیره که کف آن برای رقص ساخته شده است، پیست رقص

Idioms

dance attendance on

نزدیک بودن و بذل توجه فراوان کردن، دور کسی پرپر زدن

dance to another tune

هرروز به سازی رقصیدن، به ساز دیگری رقصیدن

lead someone a merry chase (or dance)

با فریب کسی را به کار بیهوده‌ای گماردن، دنبال نخود سیاه فرستادن

سوال‌های رایج dance

معنی dance به فارسی چی میشه؟

"رقص" (dance) یکی از قدیمی‌ترین و جذاب‌ترین اشکال هنر و بیان انسانی است که در فرهنگ‌های مختلف به اشکال گوناگون وجود داشته و در طول تاریخ توسعه یافته است. رقص نه تنها یک فعالیت بدنی است، بلکه یک زبان بی‌کلام برای ابراز احساسات، فرهنگ و هویت است. در ادامه به بررسی معانی، انواع و نکات جالب درباره رقص خواهیم پرداخت.

معانی رقص

رقص به معنای حرکات موزون و هماهنگ بدن است که معمولاً با موسیقی همراه است. رقص می‌تواند به عنوان یک فعالیت تفریحی، اجتماعی، مذهبی یا حتی درمانی انجام شود. این فعالیت اغلب به شکل گروهی یا فردی صورت می‌گیرد و می‌تواند شامل حرکات خاص و تکنیک‌های مختلف باشد.

انواع رقص

رقص به انواع مختلفی تقسیم می‌شود که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. برخی از انواع معروف رقص عبارتند از:

1. رقص کلاسیک: شامل باله و رقص‌های سنتی است که نیازمند تکنیک‌های خاص و آموزش‌های دقیق است.

2. رقص معاصر: این نوع رقص بیشتر بر روی آزادی بیان و خلاقیت تأکید دارد و می‌تواند شامل حرکات غیرمعمول و ابتکاری باشد.

3. رقص فولکلوریک: رقص‌هایی هستند که به فرهنگ و سنت‌های یک منطقه خاص تعلق دارند و معمولاً در جشن‌ها و مراسم محلی اجرا می‌شوند.

4. رقص اجتماعی: رقص‌هایی که در جمع‌های اجتماعی و میهمانی‌ها انجام می‌شوند، مانند والس، چای چای و دیگر رقص‌های گروهی.

5. رقص خیابانی: شامل رقص‌های مدرن و حرکات نمایشی است که در مکان‌های عمومی و خیابان‌ها اجرا می‌شود.

نکات جالب درباره رقص

1. تاریخچه طولانی: رقص قدمت بسیار زیادی دارد و شواهدی از آن در آثار هنری باستانی، مانند نقاشی‌های غارها، پیدا شده است.

2. اثر بر روحیه: رقص به عنوان یک فعالیت فیزیکی می‌تواند تأثیر مثبتی بر روحیه و سلامت روانی افراد داشته باشد. مطالعات نشان داده‌اند که رقص می‌تواند استرس را کاهش دهد و احساس شادی را افزایش دهد.

3. زبان جهانی: رقص به عنوان یک زبان جهانی شناخته می‌شود که می‌تواند احساسات و فرهنگ‌ها را بدون نیاز به کلمات منتقل کند.

4. رقص و علم: تحقیقات نشان داده‌اند که رقص می‌تواند به بهبود کارکرد مغز، حافظه و توانایی‌های حرکتی کمک کند. همچنین، رقص به عنوان یک نوع ورزش می‌تواند به بهبود سلامت جسمانی و تناسب اندام کمک کند.

5. جشنواره‌های رقص: در بسیاری از کشورها جشنواره‌های رقص برگزار می‌شود که در آن هنرمندان و گروه‌های رقص از نقاط مختلف دنیا گرد هم می‌آیند و آثار خود را به نمایش می‌گذارند.

ارجاع به لغت dance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dance

لغات نزدیک dance

پیشنهاد بهبود معانی