شکل جمع:
socialsصفت تفضیلی:
more socialصفت عالی:
most socialاجتماعی (عمل و غیره)
I enjoy going to social events and meeting new people.
از رفتن به رویدادهای اجتماعی و ملاقات با افراد جدید لذت میبرم.
My social life has been quite active lately.
زندگی اجتماعی من اخیراً بسیار پرشورونشاط بوده است.
اجتماعی، معاشرتی (شخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I enjoy being around social individuals.
از بودن در کنار افراد اجتماعی لذت میبرم.
My sister is the most social person I know.
خواهرم معاشرتیترین فردی است که میشناسم.
اجتماعی، مربوط به جامعه، مربوط به اجتماع
social consciousness
آگاهی اجتماعی
social problems
مسائل اجتماعی
قدیمی دورهمی (گردهمایی اعضای یک گروه یا سازمان بهصورت غیررسمی)
The church organized a social for its members.
کلیسا دورهمیای برای اعضای خود ترتیب داد.
I always look forward to the neighborhood social at the park.
همیشه مشتاقانه منتظر دورهمی محله در پارک هستم.
شبکهی اجتماعی
I need to update my profile picture on the social.
باید عکس نمایهام در شبکه اجتماعی را بهروز کنم.
I made a new post on my favorite social.
در شبکهی اجتماعی محبوبم پست جدیدی گذاشتم.
جانورشناسی گروهزی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The ant is a social insect.
مورچه حشرهای گروهزی است.
Social animals thrive in groups, relying on each other for survival.
حیوانات گروهزی بهصورت گروهی رشد میکنند و برای بقا به یکدیگر متکی هستند.
گیاهشناسی گروهرست
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The social plants thrived in the dense forest.
گیاهان گروهرست در جنگل انبوه رشد کردند.
The social plants grew together.
گیاهان گروهرست با هم رشد میکنند.
بیمهی اجتماعی
نهاد اجتماعی، تشکل اجتماعی
فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، رسانههای اجتماعی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «social» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/social