آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Communicative

kəˈmjuːnəkət̬ɪv kəˈmjuːnəkət̬ɪv kəˈmjuːnəkətɪv

معنی communicative | جمله با communicative

adjective B2

خوش‌برخورد، اجتماعی، خوش‌مشرب

Being communicative is an important skill in building strong relationships.

اجتماعی بودن یک مهارت مهم در ایجاد روابط قوی است.

She is a very communicative person, always eager to engage in conversation.

او فردی بسیار خوش‌مشرب است و همیشه مشتاق گفت‌وگو است.

adjective

ارتباطی، مخابراتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

communicative ability

توانایی ارتباطی

The team members were praised for their communicative skills during the project.

اعضای تیم به‌دلیل مهارت‌های ارتباطی خود در طول پروژه مورد ستایش قرار گرفتند.

adjective

زبان‌شناسی تعاملی

Communicative activities help students practice real-life language skills.

فعالیت‌های تعاملی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا مهارت‌های زبانی واقعی را تمرین کنند.

The communicative approach emphasizes active participation in language learning.

رویکرد تعاملی بر مشارکت فعال در یادگیری زبان تاکید دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد communicative

لغات هم‌خانواده communicative

  • adjective
    communicative

ارجاع به لغت communicative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «communicative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/communicative

لغات نزدیک communicative

پیشنهاد بهبود معانی