با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Communicator

kəˈmjuːnəkeɪt̬ər kəˈmjuːnəkeɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
آدم خوش‌بیان، آدم روشن‌بیان، شارح تردست، منتقل‌کننده‌ی پیام
- Being a communicator, Mary can easily convey complex concepts to her colleagues.
- مری به عنوان فردی روشن‌بیان، می‌تواند مفاهیم پیچیده را به‌راحتی به همکاران خود منتقل کند.
- A good communicator can bridge the gap between different cultures and help promote understanding and empathy.
- منتقل‌کننده‌ی پیام خوب می‌تواند شکاف بین فرهنگ‌های مختلف را پر کند و به ترویج درک و همدلی کمک کند.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده communicator

ارجاع به لغت communicator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «communicator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/communicator

لغات نزدیک communicator

پیشنهاد بهبود معانی