شکل جمع:
communicationsارتباط، مکاتبه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some animals have effective systems of communication.
برخی جانوران از سیستم مؤثر ارتباطی برخوردارند.
mass communication
ارتباط همگانی
the communication of ideas
تبادل اندیشهها
In this class only written communication is taught.
در این کلاس فقط بیان کتبی (آیین نگارش) یاد داده میشود.
(انگلیس - در اتوبوس و ترن) طناب زنگ (ریسمان یا طنابی که وقتی آن را بکشند زنگی به صدا در میآید)
ماهوارههای رسانگر (مخابراتی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «communication» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/communication