آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Exchange

    ɪksˈtʃeɪndʒ ɪksˈtʃeɪndʒ

    گذشته‌ی ساده:

    exchanged

    شکل سوم:

    exchanged

    سوم‌شخص مفرد:

    exchanges

    وجه وصفی حال:

    exchanging

    شکل جمع:

    exchanges

    معنی exchange | جمله با exchange

    noun countable B1

    معاوضه، مبادله، تبادل، رد و بدل ارز

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    the exchange of prisoners of war

    مبادله‌ی اسیران جنگ

    exchange of goods

    مبادله‌ی کالا

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    isotopic exchange

    (فیزیک) جابه‌جایی ایزوتوپی

    the exchange of his mother's cow for a handful of beans

    معاوضه‌ی گاو مادر با یک مشت لوبیا

    the exchange of tears for smiles

    تبدیل اشک به لبخند

    What will you give me in exchange?

    در مقابل چه به من خواهی داد؟

    He received $10 in exchange for two hours of work.

    در برابر دو ساعت کار ده دلار دریافت کرد.

    noun countable

    جای معاملات ارزی و سهامی، بورس، صرافخانه، صرافی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    a stock exchange

    بورس (بازار) سهام

    an exchange broker

    دلال بازار سهام

    verb - transitive

    مبادله کردن، عوض کردن

    to exchange courtesies

    تعارف رد و بدل کردن

    to exchange gifts

    هدیه دادن و هدیه گرفتن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The two countries exchanged ambassadors.

    دو کشور با هم سفیر مبادله کردند.

    The boys exchanged harsh words.

    پسرها به هم ناسزا گفتند.

    to exchange one's honor for money

    شرافت خود را در مقابل پول از دست دادن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد exchange

    1. noun trade; deal
      Synonyms:
      trade deal transaction commerce traffic dealing interchange transfer swap change substitution replacement switch barter reciprocity reciprocation quid pro quo tit for tat network interrelation correspondence conversion transposition transposing shuffle shuffling shift revision rearrangement supplanting supplantment commutation castling truck buying and selling interdependence
    1. noun place where stocks are bought, sold
      Synonyms:
      market stock exchange wall street the Street the Big Board store network net over the counter curb
    1. verb trade
      Synonyms:
      swap barter deal in market transact traffic substitute change replace transfer switch shift shuffle interchange alternate revise rearrange transpose convert into displace buy and sell flip-flop reciprocate truck commute bargain bandy seesaw shuttle give and take pass to return the compliment reverse turn the tables pay back hook up link up contact with network cash in go over to swap horses horse trade castle
      Antonyms:
      keep hold

    Collocations

    in exchange

    در مقابل، دربرابر، به عوض، در تلافی

    Idioms

    exchange blows

    کتک‌کاری کردن، ضربه ردوبدل کردن

    سوال‌های رایج exchange

    گذشته‌ی ساده exchange چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده exchange در زبان انگلیسی exchanged است.

    شکل سوم exchange چی میشه؟

    شکل سوم exchange در زبان انگلیسی exchanged است.

    شکل جمع exchange چی میشه؟

    شکل جمع exchange در زبان انگلیسی exchanges است.

    وجه وصفی حال exchange چی میشه؟

    وجه وصفی حال exchange در زبان انگلیسی exchanging است.

    سوم‌شخص مفرد exchange چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد exchange در زبان انگلیسی exchanges است.

    ارجاع به لغت exchange

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exchange» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exchange

    لغات نزدیک exchange

    • - excessively
    • - exch
    • - exchange
    • - exchange addresses
    • - exchange blows
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.