با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

جادو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • سحر، طلسم
  • فونتیک فارسی

    jaadoo
  • اسم
    magic, spell, wizardry, witchery, witchcraft, charm, enchantment, black magic, talisman, mumbo jumbo, sorcery, incantation, fetish, hex, voodooism, conjuration, theurgy, voodoo
    • - کسی را جادو کردن

    • - to cast a spell on someone
    • - پسر جوان به جادوی کریسمس باور داشت.

    • - The young boy believed in the magic of Christmas.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد جادو

ارجاع به لغت جادو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جادو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جادو

لغات نزدیک جادو

پیشنهاد بهبود معانی