زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Cirriform

ˈsɪr.ɪ.fɔrm ˈsɪr.ɪ.fɔːm

معنی cirriform | جمله با cirriform

adjective

آب‌و‌هوا شبیه ابر سیروس، باریک و کشیده، نازک و خمیده، پیچک‌مانند

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The cirriform structure gave the creature a feather-like appearance.

ساختار پیچک‌مانند، ظاهر آن موجود را شبیه پر کرده بود.

Some marine animals develop cirriform appendages to sense their environment.

برخی جانوران دریایی زائده‌هایی باریک و کشیده برای درک محیط خود رشد می‌دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cirriform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cirriform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cirriform

لغات نزدیک cirriform

پیشنهاد بهبود معانی