زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Ice Skating

ˈaɪs ˌskeɪ.t̬ɪŋ ˈaɪs ˌskeɪ.tɪŋ

معنی ice skating | جمله با ice skating

noun uncountable B1

اسکیت روی یخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She learned ice skating when she was five.

او وقتی پنج‌ساله بود اسکیت روی یخ را یاد گرفت.

Ice skating requires balance and strong legs.

اسکیت روی یخ به تعادل و پاهای قوی نیاز دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ice skating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ice skating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ice-skating-2

لغات نزدیک ice skating

پیشنهاد بهبود معانی