اسکیت روی یخ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She learned ice skating when she was five.
او وقتی پنجساله بود اسکیت روی یخ را یاد گرفت.
Ice skating requires balance and strong legs.
اسکیت روی یخ به تعادل و پاهای قوی نیاز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ice skating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ice-skating-2