آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Flip-flop

ˈflɪpˈflɑːp flɪpflɒp

گذشته‌ی ساده:

flip-flopped

شکل سوم:

flip-flopped

سوم‌شخص مفرد:

flip-flops

وجه وصفی حال:

flip-flopping

معنی flip-flop | جمله با flip-flop

noun plural countable

(جمع) دمپایی لاانگشتی

در انگلیسی آمریکایی و استرالیایی از thong استفاده می‌شود.

After swimming, he quickly slipped on his flip-flops to walk to the changing rooms.

بعداز شنا، او به‌سرعت دمپایی لاانگشتی‌اش را پوشید تا به سمت رختکن برود.

I always pack a pair of flip-flops when I travel in the summer.

همیشه یک جفت دمپایی لاانگشتی برای سفر تابستانی‌ام می‌برم.

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی تغییر، برگشت، چرخش (در نظرات و برنامه‌ها)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He made a complete flip-flop from supporting the law to strongly opposing it.

او به‌طور کامل از حمایت از قانون به مخالفت شدید با آن برگشت.

Her flip-flop on the tax policy raised questions about her leadership.

تغییر نظر او درباره‌ی سیاست مالیاتی، سوالاتی درباره‌ی رهبری‌اش به وجود آورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The Republican senator did a flip-flop and became a Democrat!

سناتور جمهوری‌خواه غفلتاً (جسورانه) دمکرات شد!

verb - intransitive informal

انگلیسی آمریکایی تغییر دادن، عوض کردن، چرخش داشتن، برگشتن (از تصمیم یا برنامه‌ها به‌طور کامل)

Stop flip-flopping and make a firm decision!

این همه تغییر نظر را بس کن و تصمیم قاطع بگیر!

The company flip-flopped on its decision to close the factory.

شرکت تصمیم خود برای بستن کارخانه را عوض کرد.

noun countable

پشتک‌وارو

He injured his wrist while practicing a flip-flop.

هنگام تمرین حرکت پشتک‌وارو، مچ دستش آسیب دید.

Learning how to do a flip-flop takes strength and courage.

یاد گرفتن حرکت پشتک‌وارو نیاز به قدرت و شجاعت دارد.

noun countable

فلیپ‌فلاپ (مداری با دو حالت پایدار)

Flip-flops are fundamental building blocks of digital memory and processors.

فلیپ‌فلاپ‌ها اجزای بنیادی حافظه‌ی دیجیتال و پردازنده‌ها هستند.

A JK flip-flop can toggle its output when both inputs are high.

فلیپ‌فلاپ نوع JK زمانی که هر دو ورودی بالا باشند، خروجی خود را تغییر می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد flip-flop

  1. noun change of mind

سوال‌های رایج flip-flop

گذشته‌ی ساده flip-flop چی میشه؟

گذشته‌ی ساده flip-flop در زبان انگلیسی flip-flopped است.

شکل سوم flip-flop چی میشه؟

شکل سوم flip-flop در زبان انگلیسی flip-flopped است.

وجه وصفی حال flip-flop چی میشه؟

وجه وصفی حال flip-flop در زبان انگلیسی flip-flopping است.

سوم‌شخص مفرد flip-flop چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد flip-flop در زبان انگلیسی flip-flops است.

ارجاع به لغت flip-flop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flip-flop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flip-flop

لغات نزدیک flip-flop

پیشنهاد بهبود معانی