صفت تفضیلی:
more flippantصفت عالی:
most flippantپرحرف، گستاخ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A flippant young man.
مرد جوانی که حرف دهانش را نمیفهمد.
He gave flippant answers to our serious questions.
او به پرسشهای جدی ما با ریشخند جواب داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flippant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flippant