فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nervy

ˈnɜrːvi ˈnɜrːvi ˈnɜːvi

معنی

adjective

پرعصب، پررگ‌وپی، نیرومند، عصبانی، پر‌رو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nervy

  1. adjective bold, pushy
    Synonyms:
    rude impudent fresh forward cheeky sassy smart crass inconsiderate pert crude pushy plucky smart-alecky wise
    Antonyms:
    afraid shy timid unwilling modest

لغات هم‌خانواده nervy

ارجاع به لغت nervy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nervy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nervy

لغات نزدیک nervy

پیشنهاد بهبود معانی