آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴

    Nerve

    nɜːrv nɜːv

    گذشته‌ی ساده:

    nerved

    شکل سوم:

    nerved

    سوم‌شخص مفرد:

    nerves

    وجه وصفی حال:

    nerving

    شکل جمع:

    nerves

    معنی nerve | جمله با nerve

    noun countable C2

    عصب، رشته‌ی عصبی

    Nerves carry messages to and from the brain.

    عصب‌ها پیام‌ها را از مغز می‌برند و به مغز می‌آورند.

    Damage to a nerve can cause loss of sensation or movement.

    آسیب به رشته‌ی عصبی می‌تواند باعث از دست دادن حس یا حرکت شود.

    noun uncountable C2

    شجاعت، جرئت، دلیری، جسارت، شهامت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    This was a test of mind and nerves for the new commandos.

    این آزمونی از شعور و شهامت تکاوران جدید بود.

    He is a man of nerve.

    او مرد پردل‌وجرئتی است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He was the heart and the nerve of the whole undertaking.

    او قلب و توان‌بخش کلیه‌ی بخش‌های آن کار بود.

    noun singular uncountable C2

    پررویی، گستاخی، جسارت، بی‌شرمی، وقاحت

    He had the nerve to ask me for a larger tip!

    او آن‌قدر پررو بود که از من انعام بیشتری مطالبه می‌کرد!

    He had the nerve to ask for a raise after being late every week.

    او آن‌قدر وقیح بود که بعداز اینکه هر هفته دیر می‌کرد، درخواست افزایش حقوق کند.

    verb - transitive

    انگلیسی بریتانیایی قوت قلب دادن، نیرو بخشیدن، جرئت کردن، دل به دریا زدن، شجاعت پیدا کردن

    The officer's words nerved them to attack the hill a second time.

    سخنان افسر به آن‌ها شهامت داد که برای بار دوم به تپه حمله کنند.

    She nerved herself to confront her teacher about the unfair grade.

    او دلش را به دریا زد تا با معلمش درباره‌ی نمره‌ی ناعادلانه روبه‌رو شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد nerve

    1. noun daring, boldness
      Synonyms:
      courage bravery confidence determination resolution spirit force vigor energy might will heart guts backbone grit pluck assurance fortitude steadfastness firmness hardiness audacity effrontery impudence insolence cheek gall face brass temerity hardihood presumption assumption moxie chutzpah spunk sauce coolness brazenness starch gameness intestinal fortitude intrepidity endurance impertinence crust
      Antonyms:
      fear timidity shyness modesty
    1. verb strengthen, hearten
      Synonyms:
      encourage brace fortify invigorate cheer animate embolden steel enhearten inspirit
      Antonyms:
      discourage weaken dishearten fear

    Collocations

    lose nerve

    جرئت نکردن، خود را باختن

    nerve oneself

    برای تقلا و کوشش خود را آماده کردن

    lose your nerve

    ترسیدن، جا زدن، اعتماد به نفس خود را از دست دادن

    Idioms

    get on someone's nerves

    (عامیانه) اعصاب کسی را خراب کردن

    nerves of steel

    اعصاب بسیار قوی

    lose one's nerve

    جرئت نکردن، ترسیدن، دل و جرئت خود را از دست دادن

    لغات هم‌خانواده nerve

    noun
    nerve, nerves, nervousness
    adjective
    nervous, nerveless, nerve-racking, nervy, unnerving
    verb - transitive
    nerve, unnerve
    adverb
    nervously

    سوال‌های رایج nerve

    شکل جمع nerve چی میشه؟

    شکل جمع nerve در زبان انگلیسی nerves است.

    ارجاع به لغت nerve

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nerve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nerve

    لغات نزدیک nerve

    • - nervate
    • - nervation
    • - nerve
    • - nerve block
    • - nerve cell
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.