آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
    آخرین به‌روزرسانی:

    Firmness

    ˈfɜːrmnəs ˈfɜːmnəs

    معنی firmness

    noun

    ثبات و استحکام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد firmness

    1. noun immovability
      Synonyms:
      stability steadiness strength solidity durability substantiality tightness tension tautness soundness
      Antonyms:
      instability movability infirmity
    1. noun resolution, resolve
      Synonyms:
      determination resolve decision purposefulness steadfastness constancy strength fixedness fixity purposefulness decidedness staunchness inflexibility obstinacy obduracy strictness
      Antonyms:
      uncertainty indefiniteness
    1. noun stiffness
      Synonyms:
      hardness rigidity solidity inflexibility density toughness resistance fixedness durability compactness temper inelasticity impliability tensile strength impenetrability imperviousness
      Antonyms:
      flexibility softness weakness

    لغات هم‌خانواده firmness

    ارجاع به لغت firmness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «firmness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/firmness

    لغات نزدیک firmness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    indoor soccer indirect free kick football match direct free kick backheel rabona dead ball fantasy football one-two choker goal difference foul throw squad sheet goal average drop ball کلیسا پرستو زمستان تمیز کردن تایید کردن توان تیرکمان تجربی ثعلب عمه کاشی کارما کانادا آلبالو این