آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Tightness

ˈtaɪtnəs ˈtaɪtnəs

معنی tightness | جمله با tightness

noun uncountable B2

تنگی، تنگ بودن، سفت بودن، سفتی

Symptoms include wheezing, chest tightness and breathing problems.

علائم این بیماری مشتمل بر خس‌خس سینه، تنگی قفسه‌ی سینه و مشکلات تنفسی است.

the tightness of the waistband

سفت بودن بند کمر

noun uncountable

(احساس) فشار، فشردگی (در قفسه‌ی سینه، گلو یا عضله)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

There was a strange tightness in her voice.

احساس فشار عجیبی در صدایش بود.

feeling of tightness in the chest

احساس فشار در قفسه‌ی سینه

noun uncountable

محکم بودن، سفتی

Check the tightness of the screw.

محکم بودن پیچ را بررسی کنید.

He checked the ropes for tightness.

طناب‌ها را از نظر محکم بودن بررسی کرد.

noun uncountable

فشردگی، تنگاتنگ بودن (رقابت)

the tightness of the presidential race

تنگاتنگ بودن رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری

the tightness of the race

فشردگی رقابت

noun uncountable

نزدیکی، نزدیک بودن، رابطه‌ی نزدیک (داشتن رابطه‌ی نزدیک با شخص دیگر یا با دیگران)

the tightness of the community

رابطه‌ی نزدیک جامعه

My daughters think the tightness of their friends' traditional families is a little suffocating.

دختران من فکر می‌کنند که نزدیک بودن خانواده‌های سنتی دوستانشان کمی خفقان‌آور است.

noun uncountable

کمبود، تنگنا، ضیق (از نظر پول و زمان و مکان و غیره)

the tightness of the budget

کمبود بودجه

tightness of the supply of grain and animal feed throughout the world

کمبود عرضه‌ی غلات و خوراک دام در سراسر جهان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

tightness of time

ضیق وقت

labour market tightness (= not having enough workers)

کمبود کارگر

monetary tightness

تنگای پولی

noun uncountable

سخت‌گیری، سخت بودن (نظارت و قوانین و غیره)

the tightness of food hygiene regulations

سخت‌گیری مقررات بهداشت مواد غذایی

We all know the tightness of the rules in Formula One racing these days.

همه‌ی ما این روزها از سخت بودن قوانین مسابقات فرمول یک اطلاع داریم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This incident raises questions about the tightness of the bank's controls.

این اتفاق پرسش‌هایی را در مورد سخت‌ بودن نظارت‌های بانکی ایجاد می‌کند.

the tightness of gun controls

سخت‌گیری نظارت اسلحه

noun uncountable informal

خساست، تنگ‌نظری

She left, fed up with his affairs and his tightness.

او رفت، خسته و آزرده از کارها و خساستش.

I hate your tightness.

از تنگ‌نظری تو متنفرم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tightness

  1. noun lack of movement or room for movement
    Synonyms:
    closeness tautness tightfistedness meanness parsimony parsimoniousness minginess niggardness
    Antonyms:
    looseness
  1. noun a tight feeling in some part of the body
    Synonyms:
  1. noun a state occasioned by scarcity of money and a shortage of credit
    Synonyms:
  1. noun the spatial property of being crowded together
    Synonyms:
    density concentration compactness denseness

لغات هم‌خانواده tightness

  • noun
    tightness

سوال‌های رایج tightness

معنی tightness به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «tightness» در زبان فارسی به «سفتی» یا «تنگی» ترجمه می‌شود.

اصطلاح «tightness» به حالتی اشاره دارد که در آن جسم، ماده یا فضای مشخص تحت فشار، محدودیت یا انقباض قرار گرفته و حرکت یا انعطاف‌پذیری آن کاهش یافته است. این واژه می‌تواند در زمینه‌های جسمی، فیزیکی، روانی یا حتی اجتماعی به کار رود و نشان‌دهنده محدودیت، انقباض یا کمبود فضا باشد. «Tightness» اغلب با احساس فشار، مقاومت یا عدم راحتی همراه است و می‌تواند نیاز به مراقبت، تنظیم یا مدیریت داشته باشد.

در بدن انسان، «tightness» معمولاً به انقباض یا سفتی عضلات اشاره دارد. این حالت می‌تواند ناشی از فعالیت بدنی شدید، نشستن طولانی مدت، استرس، کمبود حرکت یا مشکلات فیزیکی باشد. سفتی عضلات می‌تواند موجب درد، محدودیت در دامنه حرکتی و کاهش کارایی فرد در فعالیت‌های روزمره شود. روش‌هایی مانند کشش، ماساژ، ورزش منظم و اصلاح وضعیت نشستن و ایستادن می‌توانند به کاهش این سفتی کمک کنند و احساس راحتی را بازگردانند.

در زمینه‌های فیزیکی یا مهندسی، «tightness» به انطباق قطعات، محکم بودن اتصالات و کمبود فاصله اشاره دارد. در طراحی و ساخت وسایل، ماشین‌آلات یا سازه‌ها، رعایت میزان مناسب tightness اهمیت دارد، زیرا اگر خیلی زیاد باشد، حرکت یا عملکرد طبیعی دچار مشکل می‌شود و اگر خیلی کم باشد، ممکن است باعث نشت، لرزش یا آسیب شود. کنترل دقیق tightness باعث افزایش دوام، کارایی و ایمنی محصول می‌شود.

در ابعاد روانی یا اجتماعی، «tightness» می‌تواند به فشار، محدودیت یا سخت‌گیری در قوانین، رفتارها یا روابط اشاره کند. محیط‌ها یا روابطی که دارای tightness بالایی هستند، ممکن است احساس محدودیت، استرس یا کمبود آزادی ایجاد کنند، در حالی که میزان متعادل tightness باعث ایجاد نظم، امنیت و ثبات می‌شود. تشخیص و مدیریت این میزان، به افراد کمک می‌کند تا تعادل بین آزادی و نظم حفظ شود و فشار روانی کاهش یابد.

«tightness» مفهومی چندبعدی است که بیانگر محدودیت، فشار یا سفتی در سطوح مختلف است. این واژه به فرد یادآوری می‌کند که چه در جسم، چه در محیط فیزیکی یا روانی، شناخت و مدیریت این حالت‌ها برای حفظ کارایی، راحتی و سلامت ضروری است. توجه به tightness و اتخاذ اقدامات مناسب برای کاهش یا کنترل آن، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی، عملکرد و رفاه فرد دارد.

ارجاع به لغت tightness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tightness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tightness

لغات نزدیک tightness

پیشنهاد بهبود معانی