آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Lank

læŋk læŋk

معنی lank | جمله با lank

adjective

لاغر، نحیف، خمیده، خمار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Lincoln was a lank man

لینکلن مردی بلند و لاغر بود

a lank cow

گاو لاغر و استخوانی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

lank grass

چمن کم‌پشت

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lank

  1. adjective having little flesh or fat on the body
  1. adjective long and lean.
    Synonyms:

ارجاع به لغت lank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lank

لغات نزدیک lank

پیشنهاد بهبود معانی