با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Spindly

ˈspɪndli ˈspɪndli
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از spindling به‌ جای spindly استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دوک‌وار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a spindly tower
- برج باریک و بلند
- that sick child's spindly legs
- پاهای دوک مانند آن کودک بیمار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spindly

  1. adjective Tall, thin, and awkwardly built
    Synonyms: lank, lanky, rangy, gangling, gangly, elongated, frail, skinny, spindling, slender, weak

ارجاع به لغت spindly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spindly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spindly

لغات نزدیک spindly

پیشنهاد بهبود معانی