آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Frail

freɪl freɪl

شکل جمع:

frails

صفت تفضیلی:

frailer

صفت عالی:

frailest

معنی frail | جمله با frail

noun adjective C2

نازک، سست، نحیف، شکننده، زودگذر، سست دربرابر وسوسه شیطانی، گول‌خور، بی‌مایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Disease had left the old man frail.

بیماری پیرمرد را نزار کرده بود.

Human nature is frail.

نهاد بشر به‌آسانی گمراهی‌پذیر است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد frail

سوال‌های رایج frail

شکل جمع frail چی میشه؟

شکل جمع frail در زبان انگلیسی frails است.

صفت تفضیلی frail چی میشه؟

صفت تفضیلی frail در زبان انگلیسی frailer است.

صفت عالی frail چی میشه؟

صفت عالی frail در زبان انگلیسی frailest است.

ارجاع به لغت frail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frail

لغات نزدیک frail

پیشنهاد بهبود معانی