آخرین به‌روزرسانی:

Fragrantly

ˈfreɪɡrntli ˈfreɪɡrntli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور خوشبویی، به‌طور معطّری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The candle burned fragrantly.

شمع به‌طور خوشبویی می‌سوخت.

The coffee brewed fragrantly.

قهوه به‌طور معطّری دم کشید.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده fragrantly

  • adverb
    fragrantly

ارجاع به لغت fragrantly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fragrantly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fragrantly

لغات نزدیک fragrantly

پیشنهاد بهبود معانی