صفت تفضیلی:
flimsierصفت عالی:
flimsiestسست، بیدوام، شلوول، نازک، پوشالی، زپرتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
flimsy shacks
کلبههای بیدوام
flimsy shoes
کفش بیدوام
بیخود، چرند، پوچ، غیرموجه، ناپذیرفتنی، بیاثر، بیخود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
flimsy efforts
کوششهای بیاثر
flimsy excuses
بهانههای ناموجه
انگلیسی بریتانیایی کاغذ نازک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flimsy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flimsy