فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Slapdash

ˈslæpdæʃ ˈslæpdæʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective adverb
    عجول و بی‌دقت، بی‌پروا، ناگهان، غفلتاً، عیناً، کاری که سرسری یا از روی بی‌پروایی انجام دهند، پوشش تگرگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد slapdash

  1. adjective careless
    Synonyms: clumsy, haphazard, hasty, heedless, improvident, irresponsible, lackadaisical, lax, messy, negligent, nonchalant, reckless, slipshod, sloppy

ارجاع به لغت slapdash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slapdash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slapdash

لغات نزدیک slapdash

پیشنهاد بهبود معانی