امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lackadaisical

ˌlækəˈdeɪzɪkl ˌlækəˈdeɪzɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌اشتیاق، بی‌علاقه، بی‌حال، وارفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- he was interested in going, but his wife was lackadaisical.
- او مشتاق رفتن بود؛ ولی زنش بی‌علاقه بود.
- She was annoyingly lackadaisical and impractical.
- او به‌طور آزاردهنده‌ای بی‌اشتیاق و ناکارآمد بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lackadaisical

  1. adjective careless, indifferent
    Synonyms:
    abstracted apathetic daydreaming disinterested dreamy dull energyless enervated faineant halfhearted idle inattentive incurious indolent inert laid-back languid languishing languorous lazy lethargic limp listless moony passive romantic sentimental slothful spiritless spring fever unconcerned
    Antonyms:
    active careful caring energetic enthusiastic hard-working

ارجاع به لغت lackadaisical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lackadaisical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lackadaisical

لغات نزدیک lackadaisical

پیشنهاد بهبود معانی