صفت تفضیلی:
more sentimentalصفت عالی:
most sentimentalاحساساتی، حساس، عاطفهای، ناشی از احساسات یا عاطفه، برانگیزنده احساسات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
my sentimental attachment to my dead father's glasses
دلبستگی عاطفی من به عینک پدر مرحومم
a scientific as opposed to a sentimental evaluation
یک ارزیابی علمی در مقابل یک ارزیابی عاطفی
the sentimental appeal of his paintings
جاذبهی عاطفی نقاشیهایش
for sentimental reasons
به دلایل عاطفی
a sentimental journey
یک مسافرت خیالانگیز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sentimental» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sentimental