امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Loving

ˈlʌvɪŋ ˈlʌvɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    loved
  • شکل سوم:

    loved
  • سوم‌شخص مفرد:

    loves
  • صفت تفضیلی:

    more loving
  • صفت عالی:

    most loving

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دوست‌دار، محبت‌آمیز، بامحبت، محبوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a loving act
- عمل محبت‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loving

  1. adjective expressing adoration
    Synonyms:
    admiring affectionate amatory amiable amorous anxious appreciative ardent attached attentive benevolent bound up caring concerned considerate cordial dear demonstrative devoted doting earnest enamored erotic expressive faithful fervent fond friendly generous idolatrous impassioned infatuated kind liking loyal passionate respecting reverent reverential romantic sentimental solicitous tender thoughtful valuing warm warm-hearted worshipful zealous
    Antonyms:
    disliking hating mean

لغات هم‌خانواده loving

  • verb - intransitive
    love

ارجاع به لغت loving

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loving

لغات نزدیک loving

پیشنهاد بهبود معانی