صفت تفضیلی:
more zealousصفت عالی:
most zealousپراشتیاق، پرشور، مشتاق، پرحرارت
He was a zealous advocate for environmental conservation.
او از مدافعان مشتاق حفاظت از محیطزیست بود.
The zealous fans cheered loudly for their favorite team.
هواداران پرشور با صدای بلند تیم محبوب خود را تشویق کردند.
The young lawyer was zealous in defending his client.
وکیل جوان با اشتیاق فراوان از موکلش دفاع میکرد.
باغیرت، غیرتمند، غیور، باحمیت، متعصب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was a zealous guardian of his homeland.
او مدافع غیور سرزمین مادریاش بود.
He was a zealous nationalist who refused to listen to any opposing views.
او ملیگرایی متعصب بود که حاضر نبود هیچ نظر مخالفی را بشنود.
پرشورانه، مشتاقانه، شورمندانه
She worked on the new project with a zealous determination
او با عزمی پرشورانه روی پروژهی جدید کار کرد.
His zealous attitude towards his work made him stand out from others
نگرش مشتاقانهی او نسبتبه کارش باعث شد از دیگران متمایز شود.
غیرتمندانه، غیورانه، متعصبانه
His zealous support for the party blinded him to its corruption.
حمایت متعصبانهاش از حزب باعث شد که فساد آن را نبیند.
The general gave a zealous speech about national pride and loyalty.
ژنرال دربارهی غرور ملی و وفاداری سخنرانی غیورانهای ایراد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «zealous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zealous