آخرین به‌روزرسانی:

Avid

ˈævɪd ˈævɪd

صفت تفضیلی:

more avid

صفت عالی:

most avid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

حریص، آزمند، مشتاق، آرزومند، متمایل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

avid for power

تشنه‌ی قدرت

an avid reader

بسیار علاقه‌مند به خواندن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I am avidly awaiting the coming of Nowruz.

مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن نوروز هستم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avid

  1. adjective enthusiastic
    Synonyms:
    eager keen devoted passionate zealous ardent fervent intense hungry thirsty greedy desirous impatient fanatical avaricious voracious ravenous covetous athirst grasping insatiable breathless dying to gotta have rapacious
    Antonyms:
    unenthusiastic indifferent dispassionate

ارجاع به لغت avid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avid

لغات نزدیک avid

پیشنهاد بهبود معانی