امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Avid

ˈævɪd ˈævɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more avid
  • صفت عالی:

    most avid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حریص، آزمند، مشتاق، آرزومند، متمایل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- avid for power
- تشنه‌ی قدرت
- an avid reader
- بسیار علاقه‌مند به خواندن
- I am avidly awaiting the coming of Nowruz.
- مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن نوروز هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avid

  1. adjective enthusiastic
    Synonyms:
    eager keen devoted passionate zealous ardent fervent intense hungry thirsty greedy desirous impatient fanatical avaricious voracious ravenous covetous athirst grasping insatiable breathless dying to gotta have rapacious
    Antonyms:
    unenthusiastic indifferent dispassionate

ارجاع به لغت avid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avid

لغات نزدیک avid

پیشنهاد بهبود معانی