صفت تفضیلی:
more passionateصفت عالی:
most passionateپرشور، پراحساس، پرحرارت، آتشیمزاج، آتشین، احساساتی، شهوانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a passionate speech
نطق آتشین
a passionate defender of women's rights
مدافع پرشور حقوق زنان
passionate love
عشق آتشین
a passionate housekeeper
کسی که به خانهداری علاقهمند است
Each time he saw her he became passionate.
هربار که او را میدید؛ تحریک میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «passionate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passionate