معنی fierce به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

fɪrs fɪəs

آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ بهمن ۱۴۰۳

صفت تفضیلی:
fiercer
صفت عالی:
fiercest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ژیان، درنده، شرزه، حریص، سبع، تندخو، خشم‌آلود

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a fierce dog

- سگ درنده

- fierce fighting

- جنگ وحشیانه

- fierce native tribes

- قبایل بومی خون‌خوار

- a fierce storm

- توفان بی‌امان

- fierce artillery attack

- آتش شدید توپخانه

- a fierce embrace

- در آغوش گرفتن با حرارت زیاد

- The food in that restaurant was something fierce.

- غذای آن رستوران گند بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fierce

adjective violent, menacing

Synonyms:

dangerous threatening terrible awful horrible intense strong wild angry furious raging enraged infuriated savage cruel vicious brutal murderous menacing ferocious truculent bloodthirsty malevolent relentless vehement stormy tempestuous boisterous tumultous/tumultuous impetuous uncontrollable frightening fell barbarous brutish untamed passionate raving venomous blustery bold cutthroat malign tigerish primitive ape animal flipped fiery powerful feral

Antonyms:

calm peaceful gentle kind tame tender unthreatening nonviolent

ارجاع به لغت fierce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «fierce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fierce

لغات نزدیک fierce

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!