فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cutthroat

ˈkətˌθrot ˈkətˌθrot ˈkətˌθrot

شکل جمع:

cutthroats

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: cut-throat

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بی‌امان، شدید (رقابت و غیره)

Many small businesses struggle to survive in a market dominated by cutthroat competition.

بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک برای بقای خود در بازاری که تحت سلطه‌ی رقابت بی‌امان است، مبارزه می‌کنند.

The cut-throat price war between the two supermarkets resulted in the closure of many local businesses.

جنگ شدید قیمت بین دو سوپرمارکت منجر به تعطیلی بسیاری از مشاغل محلی شد.

noun countable

آدم‌کش، جانی، جنایت‌کار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The community was relieved when the cut-throat was caught.

وقتی که آدم‌کش دستگیر شد، جامعه نفس راحتی کشید.

The cut-throat lurked in the shadows, waiting for his next unsuspecting victim.

جانی در سایه‌ها کمین کرده بود و منتظر قربانی ازهمه‌جابی‌خبر بعدی‌اش بود.

adjective

بی‌رحم (شخص)، بی‌رحمانه (روش و غیره)

The cutthroat boss made life miserable for his employees.

رئیس بی‌رحم زندگی را برای کارمندانش ملال‌آور کرد.

cutthroat methods

روش‌های بی‌رحمانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cutthroat

  1. adjective ruthless
    Synonyms:
    cruel merciless pitiless relentless vicious savage ferocious unprincipled barbarous bloodthirsty hard as nails dog-eat-dog

ارجاع به لغت cutthroat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutthroat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cutthroat

لغات نزدیک cutthroat

پیشنهاد بهبود معانی