فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cutter

ˈbɑːks ˌkʌtər ˈkʌtə

شکل جمع:

cutters

معنی

noun

برنده، ابزار تراش، نوعی کرجی، دندان پیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cutter

  1. noun someone who carves the meat
    Synonyms:
    carver shortener abridger epitomizer epitomist stonecutter garmentworker
  1. noun a cutting implement; a tool for cutting
    Synonyms:
    cutting tool slicer clipper cutlery hewer editor tailor boat vessel ship's boat sloop pinnace tender sled sleigh

لغات هم‌خانواده cutter

ارجاع به لغت cutter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cutter

لغات نزدیک cutter

پیشنهاد بهبود معانی