امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cutter

ˈbɑːks ˌkʌtər ˈkʌtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cutters

معنی

noun
برنده، ابزار تراش، نوعی کرجی، دندان پیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cutter

  1. noun Someone who carves the meat
    Synonyms:
    carver stonecutter abridger epitomist epitomizer garmentworker shortener
  1. noun A cutting implement; a tool for cutting
    Synonyms:
    boat clipper editor tender cutlery hewer sled sleigh slicer ship's boat sloop tailor vessel pinnace cutting tool

لغات هم‌خانواده cutter

ارجاع به لغت cutter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cutter

لغات نزدیک cutter

پیشنهاد بهبود معانی