فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pinnace

ˈpɪnɪs ˈpɪnɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کشتی کوچک پارویی، زن، زنجاکش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pinnace

  1. noun A boat for communication between ship and shore
    Synonyms: tender, ship's boat, cutter

ارجاع به لغت pinnace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pinnace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pinnace

لغات نزدیک pinnace

پیشنهاد بهبود معانی