شکل جمع:
cutleriesدر انگلیسی آمریکایی در معنای اول به جای cutlery از flatware استفاده میشود.
انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی کارد و چنگال و قاشق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She carefully placed the cutlery in the drawer.
کارد و چنگال و قاشق را با دقت در کشو گذاشت.
The elegant table was adorned with beautiful silver cutlery.
میز شیک با کارد و چنگال و قاشق نقرهای زیبا آراسته شده بود.
چاقوفروشی، چاقوسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many renowned chefs swear by the quality of our cutlery.
تجارت چاقوفروشی پدربزرگ من در طول نسلها منتقل شده است.
The cutlery industry has been flourishing in this town for centuries.
صنعت چاقوسازی سدهها در این شهر رونق داشته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cutlery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cutlery