شکل جمع:
carversحکاک، منبتکار، تراشکار، سنگتراش
He admired the skill of the carver who decorated the temple doors.
او مهارت منبتکاری که درهای معبد را تزئین کرده بود، تحسین کرد.
The carver spent months creating an intricate stone sculpture.
سنگتراش ماهها صرف ساخت مجسمهی سنگی پیچیدهای کرد.
برشدهندهی گوشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
At the banquet, a skilled carver served slices of roast beef to the guests.
در ضیافت، برشدهندهی ماهر تکههای گوشت برشته را برای مهمانان سرو کرد.
Guests admired the precision of the carver slicing the rib.
مهمانان دقت برشدهنده را در بریدن گوشت دنده را تحسین کردند.
انگلیسی بریتانیایی چاقوی کارور (مناسب برای گوشت)
Electric carvers make slicing large turkeys much easier.
چاقوهای کارور برقی، برش بوقلمونهای بزرگ را بسیار آسان میکنند.
The chef used a sharp carver to slice the roast beef.
سرآشپز از چاقوی کارور تیز برای برش گوشت برشته استفاده کرد.
صندلی کارور (نوعی صندلی با پشتی و دسته)
همچنین میتوان از carver chair استفاده کرد.
The dining table had a carver at each end for the hosts.
میز ناهارخوری در هر دو سر خود یک صندلی کارور برای میزبانان داشت.
The antique carver had intricately carved wooden spindles on its back.
صندلی کارور عتیقه، دارای میلههای چوبی منبتکاریشده در پشت آن بود.
شکل جمع carver در زبان انگلیسی carvers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carver