گذشتهی ساده:
sleddedشکل سوم:
sleddedسومشخص مفرد:
sledsوجه وصفی حال:
sleddingشکل جمع:
sledsسورتمه، سورتمه راندن، با سورتمه حمل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Children sledded down the hill.
بچهها از بالای تپه سورتمهسواری میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sled» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sled