امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bobsled

American: ˈbɑːbsˌled British: ˈbɒbsled
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
نوعی سورتمه کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bobsled

  1. noun A sled intended for sport
    Synonyms:
    sleigh coaster toboggan
  1. noun A long racing sled (for 2 or more people) with a steering mechanism
    Synonyms:
    bobsleigh bob
  1. verb Ride a bobsled
    Synonyms:
    bob

ارجاع به لغت bobsled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bobsled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bobsled

لغات نزدیک bobsled

پیشنهاد بهبود معانی