آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ بهمن ۱۴۰۲

    Coaster

    ˈkoʊstər ˈkəʊstə

    معنی coaster | جمله با coaster

    noun countable

    زیرلیوانی، زیربشقابی

    Can you pass me a coaster for my drink, please?

    آیا می‌توانید یک زیرلیوانی برای نوشیدنی‌ام به من بدهید لطفا؟

    Be sure to use a coaster under your glass to avoid spills.

    حتما زیر لیوان خود از زیرلیوانی استفاده کنید تا نریزید.

    noun countable

    کشتی کرانه‌رو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The coaster docked at the small port town, ready to unload its cargo.

    کشتی کرانه‌رو در شهر بندری کوچک ایستاد و آماده‌ی تخلیه‌ی محموله‌اش بود.

    The modern coaster was equipped with the latest technology for a comfortable journey.

    کشتی کرانه‌روی مدرن به آخرین فناوری برای سفری راحت مجهز شده بود.

    noun countable

    کسب‌وکار تاجر (در کارهای ساحلی)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کسب‌وکار

    مشاهده

    The coaster maneuvered through the busy harbor, delivering goods to various ports.

    تاجر در بندر شلوغ مشغول بود و کالاها را به بنادر مختلف می‌رساند.

    The coaster was a vital link in the coastal trade network.

    تاجر یک پیوند حیاتی در شبکه‌ی ارتباطی تجارت ساحلی بود.

    noun countable

    ساکن کرانه، کرانه‌نشین، ساکن کنار دریا

    The coaster enjoyed the sound of the waves on the seacoast.

    کرانه‌نشین از صدای امواج در ساحل لذت می‌برد.

    The coaster spent their weekends walking along the seacoast.

    کرانه‌نشین تعطیلات آخرهفته‌ی خود را با قدم زدن در کنار ساحل می‌گذراند.

    noun countable

    سینی، پایه

    He reached for the coaster to pour himself a glass of water.

    دستش را به‌سمت سینی برد تا برای خودش یک لیوان آب بریزد.

    The coaster held the decanter of whiskey perfectly in place.

    پایه ظرف ویسکی را کاملاً در جای خود نگه داشت.

    noun countable

    ترن‌هوایی

    The coaster had sharp turns.

    ترن‌هوایی پیچ‌های تند داشت.

    The coaster's twists left me screaming with delight.

    پیچ‌وتاب‌های ترن‌هوایی باعث شد که از هیجان جیغ بزنم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت coaster

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «coaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coaster

    لغات نزدیک coaster

    • - coast ranges
    • - coastal
    • - coaster
    • - coaster brake
    • - coastland
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.