صفت تفضیلی:
more ferociousصفت عالی:
most ferociousوحشی، درنده، خشن، سبع، بیرحم، هولناک، مهیب، تندخو، شدید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The lion let out a ferocious roar and charged at its prey.
شیر، غرشی وحشیانه سر داد و به سوی طعمهاش حملهور شد.
The two armies clashed in a ferocious battle that lasted for hours.
دو ارتش در نبردی مهیب که ساعتها طول کشید با هم درگیر شدند.
a ferocious lion
شیر درنده
a ferocious killer
قاتل ددمنش
a ferocious wind
باد شدید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ferocious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ferocious