آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sanguinary

ˈsæŋɡwɪnəri ˈsæŋɡwɪnəri

معنی sanguinary | جمله با sanguinary

adjective formal

قدیمی خونین، پر از خون‌ریزی (نبرد و نزاع و غیره)، خون‌خوار (شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The serial killer's sanguinary crimes shocked the entire community.

جنایات خونین قاتل زنجیره‌ای کل جامعه را شوکه کرد.

The sanguinary dictator ruled with an iron fist.

دیکتاتور خون‌خوار با مشت آهنین حکومت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sanguinary

  1. adjective attended by or causing bloodshed

ارجاع به لغت sanguinary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sanguinary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sanguinary

لغات نزدیک sanguinary

پیشنهاد بهبود معانی