با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Nonviolent

    ˌnɑːnˈvaɪəlnt ˌnɒnˈvaɪəlnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more nonviolent

    • صفت عالی:

      most nonviolent

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مسالمت‌آمیز، عاری از خشونت، آرام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Gandhi was an exponent of nonviolent protest.
    - گاندی نماد تظاهرات مسالمت‌آمیز است.
    - an increase in the amount of violent and nonviolent crime
    - رشد جرایم خشونت‌آمیز و عاری از خشونت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nonviolent

    1. adjective peaceful
      Synonyms: irenic, nonbelligerent, pacifist, passive, peaceable, quiet, resistant, without violence
      Antonyms: hateful, mean, violent, wicked, wild

    ارجاع به لغت nonviolent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nonviolent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonviolent

    لغات نزدیک nonviolent

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی