فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Peaceable

ˈpiːsəbl ˈpiːsəbl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

آشتی‌پذیر، صلح‌دوست، آرام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a modest and peaceable man

یک مرد افتاده و آرام

I was pleased to see how peaceable the horse had become.

از اینکه اسب این چنین رام شده بود خوشنود شدم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The natives lead peaceable lives.

بومیان در صلح و صفا زندگی می‌کنند.

The escaped prisoners surrendered peaceably.

زندانیان فراری بدون خشونت تسلیم شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peaceable

  1. adjective friendly, serene
    Synonyms:
    calm peaceful quiet gentle mild placid tranquil amiable amicable neighborly restful irenic pacific complacent conciliatory pacificatory still nonviolent peace-loving pacifist
    Antonyms:
    unfriendly mean cold cool belligerent

لغات هم‌خانواده peaceable

ارجاع به لغت peaceable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peaceable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peaceable

لغات نزدیک peaceable

پیشنهاد بهبود معانی