امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Amiable

ˈeɪmiəbl ˈeɪmiəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more amiable
  • صفت عالی:

    most amiable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شیرین، دلپذیر، مهربان، دوست‌داشتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Pari smiled at me amiably.
- پری با مهربانی به من لبخند زد.
- The host's frank and amiable manners calmed us down.
- رفتار بی‌آلایش و دوستانه‌ی صاحبخانه به ما آرامش داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amiable

  1. adjective friendly, agreeable
    Synonyms:
    affable amicable attractive benign breezy buddy-buddy charming cheerful clubby complaisant cool copacetic cordial cozy delightful downright neighborly easy engaging friendly genial good-humored good-natured gracious home cooking kind kindly lenient lovable mellow mild obliging palsy-walsy pleasant pleasing princely pussycat responsive right righteous sociable sweet-tempered swell tight warm warmhearted winning
    Antonyms:
    crabby disagreeable gloomy hateful irritable mean quarrelsome rude surly testy unfriendly

ارجاع به لغت amiable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amiable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amiable

لغات نزدیک amiable

پیشنهاد بهبود معانی