خرچنگمانند، (مجازاً) پیچیده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When he is hungry he becomes very crabby.
گرسنه که هست خیلی بدخلقی میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crabby» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crabby