امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crabbed

ˈkræbɪd ˈkræbɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ترشرو، عبوس، تند‌مزاج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His teacher was a crabbed old man.
- معلم او مردی پیر و بدخلق بود.
- crabbed handwriting
- خط کج و کوله
- the crabbed complexities of modern engines
- پیچیدگی‌های گیج‌کننده‌ی موتورهای جدید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crabbed

  1. adjective in a bad mood
    Synonyms:
    acid acrid acrimonious awkward bad-tempered blunt brusque captious choleric churlish cranky cross crotchety crusty cynical difficult dour fretful gloomy glum grouchy harsh huffy ill-humored ill-tempered irascible irritable misanthropic morose nasty-tempered peevish perverse petulant prickly saturnine snappish snappy sour splenetic sulky sullen surly tart testy tough trying unsociable
    Antonyms:
    happy

ارجاع به لغت crabbed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crabbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crabbed

لغات نزدیک crabbed

پیشنهاد بهبود معانی