ترشرو، عبوس، تندمزاج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His teacher was a crabbed old man.
معلم او مردی پیر و بدخلق بود.
crabbed handwriting
خط کج و کوله
the crabbed complexities of modern engines
پیچیدگیهای گیجکنندهی موتورهای جدید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crabbed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crabbed