آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Fretful

ˈfretfl ˈfretfl

معنی fretful | جمله با fretful

adjective

اخمو، جوشی، نق‌نقو، بد‌خلق، بی‌تاب، بی‌قرار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a fretful child

کودک ناآرام

Babies soon become fretful when they are tired or hungry.

بچه‌ها وقتی خسته یا گرسنه‌اند خیلی زود بدخلق می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fretful

ارجاع به لغت fretful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fretful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fretful

لغات نزدیک fretful

پیشنهاد بهبود معانی