آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Laid-back

ˈleɪdˈbæk leɪdˈbæk

معنی laid-back | جمله با laid-back

adjective informal C2

ریلکس، آرام، خون‌سرد، بی‌خیال، بی‌دغدغه، راحت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Their boss is pretty laid-back and lets them work at their own pace.

رئیسشون خیلی ریلکسه و می‌ذاره با سرعت خودشون کار کنن.

She remained laid-back even during the crisis.

حتی درطول بحران هم خون‌سرد ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد laid-back

  1. adjective relaxed
    Synonyms:

ارجاع به لغت laid-back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laid-back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/laid-back

لغات نزدیک laid-back

پیشنهاد بهبود معانی